غفلت…

منتشرشده: 21 مِی 2010 در دسته‌بندی نشده

امروز در راه پر پیچ و خم و سبز جاده چالوس که هر انسان عاقل و بالغ و فهمیده و باشعوری به زیبایی طبیعت فکر میکند داشتم به چیز دیگری فکر میکردم.

امروز داشتم به فرایند تولید بچه فکر میکردم.

همان کارهای بدبد!!!!

امروز داشتم فکر میکردم همین کارهای بدبد(شایدم خوب خوب) که مدت زمانش بسته به ظرفیت مرد!!! 5 دقیقه و حداکثر یک ساعت طول میکشد عجب چیز قدرتمندی است!

همین عملی که خیلی کهنه کارها ا از روی عادت و تکرار انجامش میدهند و بعضی که تازه کارند با ولعی خاص و با لذت!!!

همین کاری که گاهی در تختی مرتب با روتختی شیک انجام میشود و گاهی حتی در ماشین شاسی بلند حاج آقا!!!

داشتم به همین کار فکر میکردم که مدت شروع تا پایانش گاهی به 10 دقیقه هم نمیکشد اما میتواند باعث ایجاد حادثه ی سهمگینی به نام «انسان» شود!!!

کاری 10 دقیقه ای میتواند به قیمت 60 -70 سال زندگی یک موجود جدید شود!!!

غفلتی در حد یک ثانیه اگر با مرحله خاص زن همراه شود میتواند جنینی را در رحم زن ایجاد کند.

اگر زن شرعی باشد که خوب است.اگر نباشد حاصلش میشود زنازاده ای بلقوه که  یا زاده میشود و میشود زنا زاده بلفعل یا در نطفه خفه میشود و اگر سه ماه هم از آن بگذرد دیگر سقط جنین ساده نیست.قتل نفس است!!!

و نیز رانندگی!

که با غفلتی در حد صدم ثانیه میتواند خانواده ای را عزادار کند و بچه هایی را یتیم . زنانی را بیوه  کند و طعمه ای چرب و لذیذ برای مردان دائم الحشر!!!

از توضیح بیشتر مفاهیم بالا خودداری میکنم زیرا که با اندکی دقت میتوان دریافت که این مفاهیم چقدر ملموس و زنده اند.

دارم به نتایج اعمالی که انسانها انجام میدهند فکر میکنم.

براستی گاهی غفلتی میتواند باعث ایجاد تبعاتی شود که آن تبعات جبران ناپذیرند.

نمیدانم حساب و کتاب چنین غفلت هایی که گاهی براستی سهوا رخ میدهند چیست.

نمیدانم براستی چگونه است که بعضی تا آخر عمر هر غلطی دلشان میخواهد میکنند و عمرا دستشان رو نمیشود.

بعضی 30 سال رانندگی میکنند و یک بار هم چپ نمیکنند.

نمیدانم.شاید همه چیز به چیره دستی فاعل یا فاعله!!! مربوط است.

اما گاهی بعضی بد دستشان رو میشود و بعضی هم هرگز.(البته بگویم که ما اصلا آرزوی رو شدن دست کسی را نداریم زیرا که …. عجب رطب خوشمزه ای!!!!)

***

به هر حال هر کسی یه عالمه چیز دارد که آنها را مخفی کرده است.مخصوصا جوجه جغد خبیثنی مثل من!!!

***

پی نوشت:

دوستان نازنین جدید التاسیس!!! وقتی یک پست خصوصی است به این معناست که مخاطب خاص دارد و برای شما نیست.متوجه شدید؟؟؟

دیدگاه‌ها
  1. بی پدر خودشیفته می‌گوید:

    اصلاَ زندگی, زندگی شش میلیارد آدم, زندگی به معنای کلیش, حیات… غفلت رنگین یک دقیقه ی (حوا)ست.
    منم وقتی خیلی توی غفلت ها دقیق می شم آخرش هی بالا می رم و بالا می رم و می رسم به اونجایی که انگار همه چیز بر پایه ی معلقی از (غفلت) پایه گذاری شده که دارد آونگ می خورد و ولو نمی شود.
    هر چی توی چیزها دقیق بشی بیشتر می فهمی که زندگی چقدر تخمیه.
    ببینم به فکر بچه دار شدن که نیفتادی آبجی؟
    جوووووووووووووون مادرت…دقیقا همینطوره خودشیفته جان.
    چی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
    بچه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
    بی خیال تورو خدا.من جونمو بیش از این حرفا دوست دارم.هنوز هم کلی آرزو دارم.

  2. محمد صادق می‌گوید:

    خیلی جالبه که یه آدم به خودش اجازه بده تو وبلاگ یه خانوم از الفاظ رکیک استفاده کنه و اوون خانوم هم نظر اون بابا را تایید کنه و تازه جوابش رو هم بده.
    من که دلیلش رو نمی دونم؟؟؟؟؟؟اولا که نظرات دیگه تاییدی نیستند.
    ثانیا چون هرکس ادبیات خودش رو داره به من یا شما ربطی نداره که هر کسی چطور حرف میزنه.مهم جان کلام است.مهم آن است که کسی حرفی برای گفتن داشته باشد نه اینکه صرفا در صدد تخطئه و تحقیر دیگران باشد.
    ثالثا نمیدانستم الفاظ رکیک استفاده کردن در وبلاگ یک آقا مجاز و در وبلاگ یک خانوم ممنوع است!!!!متشکرم بابت تذکر آیین نامه ای تان!!!
    رابعا بنده هم دلیل اعمال شما را نمیدانم.انشاالله اندکی خداوند به شما صبر عنایت بفرماید!!!!!!!!!!!!!!

  3. محمد صادق می‌گوید:

    من هدفم نگهداشت شان و حرمت یه خانم محترم و تحصیلکرده تو جامعه حتی در حد یک وبلاگ هست یه زمانی یکی از زشت ترین حرکات تو جامعه استفاده از الفاظ رکیک مخصوصا حوزه های سکسی جلوی زن و بچه بوده ولی اینکه شما دوست نداری در این باب فرقی بین شما و یه مرد باشه و حاضری جان کلام رو به هر شکل بشنوی دیگه به خودت بر میگرده.انشاالله همینطور باشه که شما میگید!
    خداوند از سر تقصیرات این بنده شکاک بگذره.اونم انشاالله.

بیان دیدگاه