روزی چند تا گرگ انسان نما در زندگی مان میبینیم؟؟؟
روزی چند تا گرگ انسان نما میبینیم اما پرمان بهشان گیر نمیکند و هرگز نمیفهمیم که گرگ بودند؟
روزی چند تا گرگ انسان نما میبینیم اما پرشان بهمان گیر میکند و میفهمیم گرگ بوده اند؟؟؟؟
شاید هم هرگز نفهمیم که براستی گرگی بودند در لباس میش!!!
مهم نیست.
یاد یک غریبه ی دوری می افتم که براستی گرگی بود در لباس میش.
عجیب است.تا به حال نشده بود که از کسی رودست بخورم.اما خوردم.اولین بار بود که رودست بزرگی خوردم.اما الحق و الانصاف که دروغگوی قهار و بازیگر مکاری بود.خنده ام میگیرد.خیلی زرنگ بود.برای اولین بار بود که گول شامورتی بازی های کسی را میخوردم.هرچند دلم هرگز باور نکرد و ته دلم همیشه تزلزلی بود.همیشه چیزی ته دلم میگفت که یه چیزی درست نیست.امروز که دارم فکر میکنم به ماجرا به شدت خنده ام میگیرد.نمیدانم چرا خنده ام میگیرد.دارم به حماقت خودم میخندم یا به استعداد او.
دمش گرم این همه استعداد واقعا آفرین دارد!!!
خیلی مهم نیست برایم.
از دیشب دارم به این فکر میکنم که آیا توبه گرگ مرگ است؟؟؟
براستی من معتقد نیستم که توبه گرگ مرگ باشد.حتی گرگ هم میتواند عوض شود.فقط اگر خودش بخواهد.
البته به شرطی که این گرگ اینبار همه شرایط توبه را رعایت نکند و درصدد جبران نباشد و برود در جنگل خودش تنهایی توبه کند.
دارم فکر میکنم که حتی شیطان هم میتواند توبه کند.البته به شرطی که بتواند تمام آنچه خراب کرده برگرداند!!!
ما معتقدیم ببخش تا خودت رها شوی.
به شدت خودم را میپرستم که تا این میزان بخشنده هستم.
انصافا آن لذتی که در بخشش هست در هیچ چیز نیست.
ما میبخشیم چون معتقدیم که آدمها خوابند وقتی که مردند بیدار میشوند و از مرگ گریزی نیست…
اگر روزی حس کردی کسی به تو بدی ای کرده و تو نمیتوانی فراموشش کنی تنها یک علت دارد:
او را نبخشیده ای.هرگاه او را بخشیدی مانند لوح سفیدی میشوی که انگار هرگز دست سیاهی با خط خطی هایش سفیدی هایت را تیره نکرده است…
***
پی نوشت:
کی گفته ما خودشیفته ایم؟؟؟
.
.
.
دمش گرم.کاملا درست گفته.هرچی بیشتر در خودم غوطه ور میشم بیشتر خودم را میپرستم…
انا الحق….
پی نوشت ۲ برای … :
بخشیده ام که فراموش کرده ام دیگر نازنینم.