همشهری عزیز….بجه رو دور بریز…

منتشرشده: 27 دسامبر 2011 در دسته‌بندی نشده

دادگاه اطفال است اینجا…

پشت در اتاق رئیس شعبه مینشینم تا جلسه رسیدگی اش تمام شود و بروم تو و لایحه ام را بهش بدهم…

صدای گریه پسر بچه ای از داخل اتاق بلند میشود…

صدایش 7 یا 8 ساله است…

دوست ندارم فضولی کنم…هرچند خیلی واضح حرف نمیزند…پشت در دو زن هستند که یکی گریه میکند به شدت…

پسر بچه با گریه از هیئت و آبدارخانه و زیرزمین و … کتک خوردنش میگوید…

شم ام میگوید ماجرا عادی نیست…یقینا این اشک ها برای یک نزاع ساده نیست…شاید برای دزدی ای چیزی باشد…هرچند که تجربه ام ثابت کرده این جو غیر عادی تنها یک دلیل دارد…

در باز میشود…دو پسر بیرون می آیند…اولی با گریه می آید و 7 یا 8 سال بیشتر ندارد و به زور قدش تا سینه من میرسد…دومی 15 یا 16 ساله است…حسابی لاغر است و هم قد خودم میشود…صورت قشنگی دارد…

دستبند به دستهای لاغرش است…دستبند را که نگاه میکنم به چشمهای مادرش نگاه میکنم…زن هنوز زار میزند…میگوید تا اول دبیرستان خودم میبردم و می آوردمش…دیگه چه باید میکردم!!! 

میروند…

میروم توی اتاق…دارم در مورد پرونده ام توضیح میدهم و از قاضی میخواهم که با تقاضایم موافقت کند که تلفنش زنگ میخورد…

میگوید بله آقای … حکم پسره اعدامه…اما نمیخوام پرونده رو ارسال کنم کیفری استان…بله…پسره انکار میکنه که به اون مرحله رسیده باشه…اما کوچیکه دقیق توضیح داد…خودم اینجا پسره رو شلاق میزنم اگه ارسال کنم کیفری استان کارش تمومه !!!!

***

تمام ماجرا دستگیرم میشود…حیرت میکنم…باورم نمیشود حدس اولیه ام درست بوده باشد…

پسر 16 ساله…با پسر 8 ساله !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

مگر این دو چه میفهمند؟؟؟؟ باورم نمیشود این جوجه ی لاغر مردنی همچین کاری کرده باشد !!!

و من میدانم که خاطره این روزها از ذهن پسرک هرگز پاک نخواهد شد…

خیلی خوشحال میشوم از اینکه قصد ندارم هرگز توله ای از خودم پس بیندازم…که در 8 سالگی یا کمتر چنین کاری با وی بکنند..

چقدر این روزها مسئولیت مادر و پدرها سنگین است…همواره باید مواظب بچه شان باشند…معتاد نشود…ج.نده نشود…ک.ونی نشود…ایدز نگیرد…

حالا بیکاری محض ارضای خودخواهی ات بجه پس می اندازی که بعد نتونی جمعش کنی؟؟؟

حالا بکش…

***

توضیح نوشت :

ماده ی 112 قانون مجازات اسلامی : هرگاه مرد بالغ و عاقل با نابالغی لواط کند ، فاعل کشته میشود و مفعول اگر مکره نباشد تا 74 ضربه شلاق تعزیر میشود…

ماده 121 قانون مجازات اسلامی : حد تفحیذ و نظایر آن بین دو مرد بدون دخول برای هر یک صد تازیانه است…

دیدگاه‌ها
  1. ای کاش آشنائیها نبود یا به دنبالش جدائی ها نبود
    یا مرا با او نمی کردی آشنا یا مرا از او نمی کردی جدا

    سلاممممممم
    اگه عاشق شدی بیا این مطلب رو بخون
    اگه به عشقت نرسیدی بیا
    نه والا…ما از این غلط های اضافی نمیکنیم…
    شما برو با این فوفول بازی ها حال کن…

  2. محمدرضا می‌گوید:

    بیشتر اون توضیحات وبلاگت منو سرگرم خودش کرد. و دلسرد .خداحافظ
    حالا واسه چی دلسرد؟؟؟

بیان دیدگاه