همیشه به این فکر میکردم که بزرگترین عامل موفقیت یک مرد در جذب یک زن چیست؟؟؟
چند روزی است که فکر میکنم اگر مردی زبان نداشته باشد با بهترین فاکتورها خیلی شکست خورش ملس است…….
و چند روزی است که فکر میکنم اگر مردی زبان داشته باشد با نداشتن کمترین فاکتور باز هم موفق است….
چند روزی است فکر میکنم چقدر زنها موجودات معصومی هستند که با زبان چرب مردی خودشان را در اختیار او میگذارند.
چقدر امروز دلم گرفت وقتی دیدم این زبان چرب قربانی دیگری گرفته است….
نمیدانم از دست مردان دلگیر باشم یا از دست زبانشان!!!
***
پی نوشت به بانوان:
تو که امروز نگاهت به نگاهی نگران است باش فردا که دلت با دگران است….
معنی= این نشد یکی دیگه.گور باباش.
پی نوشت به آقایان:
ای دل ریش مرا با لب تو حق نمک حق نگه دار که من میروم الله معک…..
معنی=بیچاره تو که قدر ما را ندانستی.ما که میرویم٬ بد به حال تو که ندانستی چه گوهری در کنار داشتی…بمان و در حسرت دیدن دوباره ما جیلیز ویلیز بفرما…ما که ماهیم تو لیاقت ما را نداشتی…
***
پی نوشت توضیح آمیز:
(عجب ترکیب نازی)
این پست کلی فمنیستی بود…
حالا هی بیایید به ما فحش بدهید.خوب کردیم.یه بار هم فمنیست شدیم.عجب کیفی داشت….
همان که گفتیم مرد بیچاره.تو که نمیفهمی زن چه موجود نازنین و ظریفی است همان به که بمانی و در جهل خودت بمیری کله پوک.
***
پی نوشت یک مونای تخلیه شده:
امروز دلمان گرفت و خواستیم یک پست سوپر زرد بگذاریم.
دلمان گرفت وقتی یکی از دخترکان عزیزی که بسیار کوچک بود و یهو نفهمیدیم کی بزرگ شد و عاشق شد را دیدیم که عاشق شده است و عاشق کسی شده است که همه کاره است و دخترک عزیز عاشق مردک همه کاره شده چون روزی صد بار در گوشش میخواند دوستش دارد و گفته است که عوض و پشیمان شده.
مونا دلش گرفت وقتی با دخترک سخن میگفت و دخترک به مونا میگفت که دلش میخواهد با او ازدواج کند و از زندگی چه میخواهد جز مردی که دوستش بدارد…..
چقدر دنیای یک زن میتواند کوچک و دست یافتنی باشد….
چقدر زن میتواند راحت راضی باشد…
چقدر یک مرد میتواند راحت ظریفترین و لطیف ترین عنصر هستی را در کنار خود داشته باشد…
چقدر دلمان میگیرد وقتی میبینیم دخترک از دست رفته است…
چه خوب که ما برای همیشه نمیتوانیم دیگر به هیچ مردی نگاه خریدارانه بکنیم….
خدارا شکر که مردان برای ما با درختان تفاوتی ندارند…
ققـــنوس نـامه 
حداقل به درخت میشه تکیه داد!!
یعنی دخترک دیگه از دست رفت!؟
واه! اصلا کامنت گذاشتم که بگم: خط دوم، کلمه سوم، «فکر» اضافه است.مرسی رهگذر عزیز.
اصلاح شد…
چقدر دنیای یک زن میتواند کوچک و دست یافتنی باشد….
چقدر زن میتواند راحت راضی باشد…
چقدر یک مرد میتواند راحت ظریفترین و لطیف ترین عنصر هستی را در کنار خود داشته باشد…
.
.
مونا محشر نوشتی…. عالی بود!!!!!
معنی پی نوشتت به بانوان و آقایون هم که دیگه خداا بودمرسی دوشیزه نازنین…
یه روز یه سری آدم میرن تو یه اتاق تاریک که توش یه فیل بوده و اوون رو لمس می کنن و …بیخیال بابا.
فلسفی اش نکنید…
اینکه مردا مثل درختن ، تعریف بود نه تحریف!!!!
درخت سمبل زندگی و ایستادگیه ، تابستون نزدیکه ایشالله یا افرا با خنکای سایه ای خفن! نصیبت بشه آبجی!درخت تعریفه؟؟؟
البته خودمم بعدش حس کردم شاید کسایی که خیلی علاقه دارن نیمه پر لیوانو ببینن کلی هم از این تشبیه ذوق خواهند کرد.
اما نوشته شده بود دیگه.نمیتونستم درستش کنم.
ضمنا ما افرا نمیخواهیم.
افرا ارزانی کسانی که در حسرت خنکای سایه ای هستند.
ما از سایه دل بریده ایم…
خیلی هم خوب نیست که مردان برای شما با درخت تفاوتی نداشته باشند. مشکل اینجاست که این روزا یافتن مرد سخت شده، و اونهایی که برای شما با درخت تفاوتی ندارند، مرد نیستند.
دنیای یک زن می تونه خیلی کوچیک و دست یافتنی باشه، یک زن می تونه خیلی راحت راضی بشه، اما آروم آروم، همون مردی که به راحتی این موجود لطیف را به دست آورده، اگه با لطافت باهاش رفتار نکنه، تبدیلش می کنه به یک موجود زمخت که تنها لباسی از لطافت بر تن داره. و اون وقت زمختی یک زن، پیامدهای ناگواری برای همون زبون چرب و نرم مرد می تونه داشته باشه.
چقدر یک مرد می تونه ساده اندیش باشه، اگه با لطافت بالطافت رفتار نکنه.احسنت طوبی عزیزم.
این تعبیر رو شنیدی که زن میتونه از برگ گل لطیفتر و از سنگ سخت تر باشه؟؟؟
من به شدت باهاش و با گفته های تو موافقم.
بزن قدش.یه دونه ای…
الان کلی اینجوری شدم:
مرسی موناجووون، بزن قدشاینجا آیکون چشمک نداره؟؟؟
شما بخون چشمک توطئه گرانه ….
آخرشم یه لبخند گنده ی شیطنت آمیز.
چرا ایکون داره. اسم آیکون مورد نظرتو بنویس توی [] خودش بعدا میشه ایکون مثلا توش بنویس چشمک. ولی هرچی تو بگی من میخونم راستی؟؟؟
مرسی.اینکارو میکنم.
الان بخون دمت گرم.
دمت گرم آیکون نداره؟؟؟
آخ مونا جون خوشم اومد که جانا سخن از زبان ما میگویی. من هم خیالم راحته که دیگه به چشم خریدار به هیچ مردی نگاه نمیکنم. البته وضعیت من با تو فرق میکنه من دیگه از دوشیزگی دراومدم و سر یکی از این مردهای آشغال رو زیر آب کردم و خیالم راحته و خاطرات بسیار مشمئزکننده ای از این مردهای کثیف دارم. خلاصه که حال کردم با این پستت.
جانا سخن از زبان ما میگویی. من هم از همه مردها متنفرم . البته وضعیت من با تو فرق میکنه من از دوران دوشیزگی خیلی وقته که فاصله گرفتم و کله یکی از این مردهای بیشعور رو هم به سقف کوبیدم و حالش رو بردم. خیلی حال داد وقتی التماس میکرد که ازش طلاق نگیرم. ولی گرفتم و الان خیلی خوشحال هستم که مجردم.
هر چه هم گفت پشیمونه ودیگه از اون غلطها نمیکنه بهش اعتماد نکردم. چون میدونستم توبه گرگ مرگه. البته در مورد این آدم این مثل برعکس عمل کرد چون توبه نکرد و به کارش ادامه داد و به همین دلیل به کام مرگ رفت و مرد.
ي زن تا وقتي براي مردا لطافت داره كه براشون جوون و جذاب باشه…
وقتي مردي حس كنه كه اون زن ديگه براش جذاب نيست، خيلي راحت ميتونه خودش و احساساتشو زير پاهاش له كنه…
مشكل بيشتر زنا اينه كه راحت نميتونن پا روي عشق از دست رفته شون بزارن و برن دنبال يكي ديگه…مدتها ميشينن و براي اين عشق از دست رفته زانوي غم بغل كرده و زار زار گريه ميكنن.
كاش همه ي اونا به راحتي مردا ميتونستن فراموش كنن.
سلام و آرام !
اینکه تجربه های ناخوب ، دور و برت زیاد بوده ، دلیل بی ثمری درخت نیست . شاید مشکل جای دیگه باشه . شاید خوب نگشتی .
خدا بیامرزه » نادر ابراهیمی » رو . شاید باید به دنبال حتی یک هسته ی سالم ، تمام شلیل های یک درخت رو شکافت . مرور داستان » کرم شلیل » رو توصیه می کنم .من تجربه ناخوب نداشته ام….
چه کسی گفته من تجربه ناخوب داشته ام؟؟؟
اتفاقا تمام تجربیات من خوب بودند.اما آنچه گفتم حقیقت بود.
متشکرم بابت معرفی کتاب دوست عزیز.
«ظریفترین و لطیف ترین عنصر هستی»
مشکلی داری؟؟؟؟
نکنه فکر کردی لطیف ترین عنصر هستی مردها هستن؟؟؟؟