خیانت

منتشرشده: 28 آوریل 2010 در دسته‌بندی نشده

مدتهاست موضوع زیر ذهنم را عمیقا به خود مشغول کرده.اما همواره گذاشته ام که در ذهنم بماند تا کسی نگوید و نپرسد و ایراد نگیرد.بله.ما اصلا و ابدا حتی به اندازه ذره ای انتقاد پذیر نیستیم.این حقیقت ماست.

چند سال پیش از کسی پرسیدم خیانت یعنی چه؟؟؟

تعریفی که داد را درست به خاطر ندارم اما فهمیدم که خیانت یعنی زشت ترین کار دنیا که اگر انجامش بدهی مستقیم جایت در جهنم است و جلز و ولز میکنی و گرز آتشین بر سرت میخورد و از میوه زقوم نوش جان میکنی و پوست بر پوست می آوری و چرکابه ای به تو میخورانند تا تشنگی ات رفع شود و…

حالا اینکه خیانت چیست را واقعا نفهمیدم.فقط خیلی ترسیدم که این خدا عجب موجود خشنی است…. و در عالم کودکی مان فکر کردیم مگه پدر و مادرت رو کشتیم که اینطوری میخوای بکنی خدا؟؟؟!!!!

بعد فکر کردیم که ما اگر پدر و مادرمان را هم بکشند با کسی چنین نمیکنیم…

امروز بهانه ای شد که به فرهنگ معین را باز کنیم و ببینیم این واژه در آن چه معنایی دارد:

۱ـ غدر٬مکر۲ـ ٬نقض عهد و پیمان۳ـ بیوفایی٬نمک به حرامی٬ ۴ـنادرستی و بی دیانتی٬ ۵ـدزدی٬ ۶ـ بی عصمتی٬ زناکاری٬ ۷ـ دغلی٬دغلکاری٬ ۸ـ خروج از مامورات در حظوظ نفسانی…

قاعدتا معین هم باید کمی گیج شده باشد با این همه معنای متفاوت!!!

جالب است که برای آدمهای دیگر هم همینگونه است.هرکس به تناسب پیشینه خانوادگی و نوع تفکرات و سن و جنس و تربیت اجتماعی و فرهنگی و مذهبی حدودی متفاوت برای خیانت متصور میشود.

بعضی نگاه را هم خیانت میدانند!بعضی هم کلامی را!بعضی دوست داشتن پنهانی را! و….

*

یه کم بزرگتر که شدیم معنای واژه را کاملا درک کردیم.اما در اوج جو گیری بودیم.و فکر میکردیم زنی که ازدواج هم نه.بلکه کسی را دوست دارد حتی حق ندارد به مرد دیگری نگاه کند.(و چه بسیار یک طرفه بود و ما فکر نمیکردیم برای مرد هم همین باشد).

به تناسب بزرگ شدنمان دایره خیانت تنگ تر و تنگ تر میشد.آنقدر که …

حالا مدتی است که تعریف متفاوتی از خیانت داریم.خیانت از نظر ما آن چیزی نیست که همه میپندارند.از نظر ما خیانت در حوزه فردی هیچ مفهومی ندارد زیرا که هرکس مالک تن و بدن خویش است و به هیچ کسی هم مربوط نیست که با این تن چه میخواهد بکند.

اما نکته اصلی دقیقا در همین درحوزه فردی بودنش است.آنگاه که دایره منافع شخص با دیگری تداخل  و هم پوشانی پیدا میکند و شخصی به دیگری گره یا پیوندی میابد و قلب نیز این پیوند را میپذیرد دیگر موضوع صرفا در حوزه فردی تعریف نشده بلکه مفهومی پدید می آید به نام تعهد!!!.که این تعهد میتواند عامل باز دارنده ای محسوب شود برای روابط لجام گسیخته.

حالا نکته اصلی در همین تعهد است.

تعهد آن نیست که تو امضایی کنی بر برگه ای.تعهد آن است که به دل بپذیری کسی را میخواهی.

حالا فکر کنم مشخص میشود که چرا بسیاری زنان و بسیار بیشتر مردان خیانت میکنند.

یک عامل ساده و کلیدی:طرف آنقدر جذابیت برایت ندارد که فقط او را بخواهی.گاهی شهامت جدا شدن نداری چون بچه داری یا از ترس برخورد دیگران یا از سن ات گذشته است و به هزار علت دیگر نمیخواهی زندگی زناشویی ات را از دست بدهی.اما در عین حال راضی هم نیستی.نه میتوانی زندگی ات را از دست بدهی نه میتوانی میلت را خاموش کنی.ساده ترین راه خیانت است و همه انسانها همیشه به دنبال ساده ترین راه میگردند و مطمئن باشید که تمام کسانی که خیانت میکنند اول دلیلی برای این کار میابند و وجدانشان را توجیه میکنند بعد اینکار را میکنند.

وقتی فقط با جسم خیانت میکنیم روح ناراضی است و عذاب وجدان رهایمان نمیکند.

وقتی فقط با روح خیانت میکنیم جسم هنوز تشنه است و بیشتر و واقعی تر میخواهد.

وقتی با جسم و روح توامان خیانت میکنیم یعنی دلیلی برای ماندن با دیگری وجود ندارد.چون وقتی با جسم خیانت میکنی و روحت هم راضی است پس معطل کردن دیگری اوج نامردی است.

از نظر ما خیانت آن نیست که تو شبی یا روزی در بستری با کسی باشی و با کسی همخوابه شوی که نه همسر توست و نه عشقت.

خیانت هم کلامی با جنس مخالف دیگری نیست.خیانت دوست داشتن کسی دیگر نیست.خیانت هوس لمس اندام زن یا مرد دیگری نیست.خیانت حتی لمس آن اندام هم نیست. خیانت در بستر زن یا مرد غریبه شکل نمیگیرد. خیانت آغوش زن یا مرد دیگری نیست.

بزرگترین خیانت خیانت تو به خودت است.اینکه برای خودت ارزش قائل نشوی که کسی را که دوست نداری بگویی دوستش داری.بزرگترین خیانت تو این است که تحمل کنی و برای طرفت آنقدر ارزش قائل نشوی که اجازه بدهی او هم به دنبال کسی برود که یقینا بیش ازتو برای او جذاب است.و یقینا اورا بیش از تو دوست خواهد داشت.

بزرگترین خیانت این است که بمانی و تحمل کنی و اجازه بدهی همسرت بفهمد و سکوت کند و از درون خورد شود و له شود اما برای زندگی اش تحمل کند و هر روز بیش از روز پیش از تو بیزار شود.

بزرگترین خیانت این است که بمانی و اجازه بدهی فرزندت شاهد نفرت همسرت از تو باشد و از همان کودکی بداند که مادر یا پدرش دنبال زن یا مرد دیگری رفته و از جنس آن پدر یا مادر بیزار شود و از زندگی بیزار شود و از داد و فریادها و یا شاید سکوت های مرگبار.

بزرگترین خیانت عالم مخفی کاری کردن است.

بزرگترین خیانت عالم آن است که وقتی کسی را دوست نداری رهایش نکنی تا او هم رها شود.

چون تنها در این صورت است که هم شایسته صفت انسانیتی هم رها هستی…

***

پی نوشت:

این کلمه «روح» در بالا با اون روح فرق داره.این روح اون روح نیست.اون روحم این روح نیست.!!!!!!!!!!!!!

دیدگاه‌ها
  1. آرمان سبز می‌گوید:

    بسیار بسیار عالی و زیبا

    خیانت، ماندن در کنار کسی است که دوستش نداری و نماندن در کنار کسی که دوستش داری. به هر بهانه ای و هدفی..
    این خیانت است نه تنها خیانت به کسی که خیانت به خودت هم هست.

    این تعریف من از خیانت است….

بیان دیدگاه