خودم را نمیشناسم !!!

منتشرشده: 8 جون 2012 در دسته‌بندی نشده

هی…من هنوز همون مونام…

من هنوز همونم که وقتی میرم فشم میشینم و زل میزنم به تخت های بغلی و به مردم دقت میکنم و بهشون میخندم و براشون غصه میخورم و حدس میزنم به چی فکر میکنن و شیطنت میکنم و اداشونو در میارم و به حماقت هاشون میخندم !!!

من هنوز همونم که وقتی یه عکس کیتی میبینم ده برابر دیدن عکس مادربزرگ مرحومم ذوق میکنم !!!

من هنوز همونم که وقتی میرم وسط طبیعت احساس خر در چمن بهم دست میده و شروع به جفتک پرانی میکنم…

من هنوز همونم که وقتی تام و جری نشون میده از خنده روده بر میشم …

من هنوزم مثل بچگی هام فکر میکنم پت و مت خیلی باهوشن چون دست آخر چیزایی میسازن که به عقل هیشکی نمیرسه !!!

هنوزم عین بچگی هام سرتق و لجباز و گستاخم و پررو ام…

اما…

نمیدونم چرا وقتی تو خودم غرق میشم خودمو نمیشناسم…

هی…این زن دیگه کیه؟؟؟

زنی که نقطه مقابل تمام خصلت های آشنای من است !!!

بیان دیدگاه